کسب و کار

این وبلاگ به آموزش کسب و کار می پردازد.

کسب و کار

این وبلاگ به آموزش کسب و کار می پردازد.

بایگانی
  • ۰
  • ۰

چگونه میزان فروش را بالا ببریم ؟

در راه های افزایش فروش از مبانی روانشناسی در بازاریابی استفاده کنید !

راه های افزایش فروش ، در عمل خرید اغلب برخاسته از یک تصمیم نمیه آگاهانه می باشد . در حقیقت اینگونه تصمیمات ۹۵ درصدشان نمیه آگاهانه است .

دانستن دلایل ناآگاهانه ای که مردم توسط آن خرید می کنند و استفاده ی درست و سودمندی از این اطلاعات به یک فروش فوق العاده حتی فراتر از حد تصور فروشنده کمک خواهد کرد .

مثلا با تغییر کلمه ها و جلمه ها در یک آگهی می توانیم بازده فروشمان را دو برابر کنیم . اینگونه ابزارهای روانشناسی قوی ترین محرکی است که یک فروشنده یا واسطه می تواند از آن برای فروش استفاده کند .

این فنون روانکاوانه که در عین حال دقیق و مطمئن اند  گاهی امکان دارند خلاف انتظار ما عمل کنند .

در  مقاله راه های افزایش فروش مثال هایی را برایتان آماده کردیم که به روند افزایش فروش شما کمک می کنند .

 

راه هایی وجود دارد که اگر کسی محصول شما را خریداری نکند ، در وجود او نوعی گناه به وجود می آید مثلا شما یکسری اطلاعات با یکسری محصولات رایگان دریافت می کنید .

مطمئن باشید از محصولات رایگان استفاده خواهید کرد و برای اینکه احساس گناه نکنید درخواستی هم برای ارسال لیست هزینه ها ی آن شرکت برای سایر محصولات خواهید فرستاد .

بسیاری از شرکت های در حال توسعه از این راهکار ها بهره می برند و  به این روش احساس گناه می گویند که در تمامی زمینه های تبلیغاتی می توان از آن استفاده کرد .

یکی دیگر از راهکارها را می توانید القای رضایتمندی بدانید که این روش با روش های قدیمی متفاوت است . القای رضایتمندی به روشی گفته می شود مثلا:

اگر از اشتراک خود راضی نبودید به ما اطلاع دهید و تمام مبلغی را که پرداخت کرده اید دریافت کنید .در حقیقت در این روش شما به مشتری خود القا می کنید که مطمئنا از اشتراک راضی خواهید بود .

این کار به خواننده یک حس برتری و اطمینان خواهد داد که باعث نوعی رضایت  محض در خودش می شود .

شکی در موثر بودن این روشها نیست اگر شما فرد خلاقی باشید می توانید با جابجایی جملات و کلمات و افزودن شاخ برگ به آنها رضایت مندی را در طرف مقابل چندین برابر کنید .

البته باید دقت کنید که مهارت های روانشناسی را رعایت کنید تا نتایج حاصل شود در غیر اینصورت احتمال شکستتان بالا خواهد رفت .

به عنوان مثال :

جمله کاهش وزن فوری امکان دارد از طریق ایمیل به شما ارسال شود و شما با یک نگاه می توانید بفهمید که این جمله برای فروش محصول است .

اکثر مردم تبلیغات را زیاد مورد توجه قرار نمی دهند و آنها اکثرا دوست ندارند در ایمیلشان نامه هایی را دریافت کنند که مربوط به تبلیغات است حتی اگر کالای تبلیغ شده مورد پسندشان هم باشد .

دراین مرحله شما باید ذهن مخاطب را دست گرفته و آنرا ترغیب کنید برای هدف خودتان که فروش یا ارائه محصولی است .

مثلا :

شما می توانید کاری انجام دهید که نامه  به عنوان یک نامه عادی به نظر برسد و پس از باز کردن آن به بررسی محتویان بپردازند و پیام شما را بخوانند .

سعی کنید پیام طوری نباشد که بیننده متوجه تبلیغاتی بودن آن شوند بلکه باید اورا کنجکاو کرده و وقتی مایل به خواندن آن شود تا اخر پیام با شما خواهد بود .

 

راه های افزاریش فروش :

۱-حتما به مشتری ها محصولی را  اشانتیون ارائه دهید :

یکی از راه های  افزایش فروش ،ارائه محصول به  مشتری بدون پرداخت پول  است که  از شما دریافت کند و امتحان کند .

۲-کلاس رایگان برگزار کنید :

کلاسهایی به عنوان تبلیغات و آموزش رایگان برگزار کنید و محصول مورد نظر خود را معرفی کنید .

مثلا چگونه با استفاده از محصولات شما پوستشان  را شاداب نگه دارند ؟

۳-کارگاه هایی را برگزار کنید :

با برگزاری کارگاه می توانید مثل بالا تبلیغ و آموزش دهید و همچنین می توانید در نقاط مختلف مشتریان بیشتری را پیدا کنید.

۴-محصول خود را به عنوان هدیه در کنار یک خرید دیگر به مشتری ارائه دهید .

اگر محصول شما تی شرت است که ۲۵ هزار تومان است در قبال هر ۵۰٫۰۰۰ از آن محصول به مشتری تخفیف یا جایزه ای ارائه دهید .

۵-دقت کنید توجه مشتری را به خودتان جلب کنید :

سعی کنید با متن های تبلیغاتی مثل : یکی بخر دوتا ببر یا یکبار بخرید همیشه استفاده کنید مشتریان خودتان را جذب کنید و آنها را تشویق به خرید کنید .

۶- بر روی روابط انسانی تاکید کنید :

بسیاری از مشتریان حاضرند محصولاتی را از اشخاصی که به آنها اعتماد دارند و یا آنها را می شناسند خرید کنند سعی کنید در نوع روابط انسانی و اجتماعی خودتان کار کنید تا بتوانید اعتماد افرار اطرافتان را جلب کنید .

۷-از تکنیک جایگزنی استفاده کنید :

ما باید به مشتری حق انتخاب دهیم و در صورتی که مردد است و بیشتر از یک گزینه انتخاب دارد باید از او بپرسید که کدامش را دوست داری ؟ تمامی آدم ها خوششان می آید که چند گزینه خوب برای انتخاب داشته باشند .

۸-با تکنیک مراقبت ، مراقب مشتری باشید !

مشتری باید احساس کند که اگر هم دارد اشتباه می کند شما مراقب همه شرایط هستید و او تنها نیست . این حس بهترین حسی است که به مشتری خود ارائه می دهید و با این کار ارزش کاری ، شخصیت و اطمینان سازی را بالا می برید و در ذهن مشتری تا خرید های بعدی  باقی خواهید ماند .

۹-از تکنیک اجازه استفاده کنید :

ما انسان ها دوست داریم از ما در هر زمینه ای اجازه بگیرند  ، پس مشتری خودتان را مجبور نکنید و طوری صحبت کنید که گزینه انتخاب برایش فعال باشد .

چگونه فروش خود را با  استفاده از کلمات افزایش دهیم ؟

از عبارات ساده و احساسی که مشتریان را تحریک می کند استفاده کنید .  زیرا باعث می شود که آنها تحت تاثیر احساساتشان تصمیم به  خرید بگیرند و شما می توانید از این عوامل به عنوان فروش موفق استفاده کنید .

با تشکر از توجه شما امیدواریم از مقاله راه های افزایش فروش لذت برده باشید . 

نویسنده : عباس حبیبی – ماهان تیموری

دانلود PDF این مقاله 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

دانلود فایل مقاله راه های افزایش فروش

تیم آموزشی ماهان تیموری

ارائه دهنده آموزشهای : کسب و کار ، کارآفرینی ، کسب و کار اینترنتی

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

نکات مهم افزایش بهره وری و مدیریت زمان در بازاریابی 

افزایش بهره وری و مدیریت زمان اگر شما در طول روز با مشکلات کمبود وقت مواجه می شوید یا اگر در طول روز وقت زیادی برای کارهای برنامه ریزی نشده یا تماس های ناخواسته صرف می کنید که ارزشی برای شما ندارند ادامه مقاله را بخوانید …

 

نکته ۱: صبح ها زود تر ازخواب بیدار شوید . 

لورا وندرکام یکی از نویسندگان حوزه افزایش بهره وری و مدیریت زمان می گوید :  بعضی عوامل باعث شده تا صبح زمان خوبی برای به انجام رسیدن برخی کارها باشد .

اگر در حال تلاش هستید که یک کار فوری یا یک پروژه را به پایان برسانید ، باید بدانید که در ابتدای صبح انرژی بسیار بیشتری نسبت به زمان های دیگر روز برای انجام آن کار در اختیار دارید .

از دیگر مزایای زود بیدار شدن ، توانایی انجام کارهای بیشتر در طول روز است و بسیاری از اوقات که کارتان تا نمیه شب طول کشیده است را در قبل از غروب آفتاب انجام دهید و از باقی مانده وقت خود لذت ببرید .

 

نکته ۲ : با قاطعیت کارهایتان را اولویت بندی کنید .

با عرض پوزش تصویر به درستی بارگزاری نشد .

 

 برنامه دقیق از کارهایی که باید در طول روز را انجام دهید بنویسید . برای اینکه بدانید چه زمانی چه کاری را باید انجام دهید کاملا ضروری است .گلیکمن متخصص مدیریت زمان می گوید :بسیاری از مردم برنامه واضح و روشنی  برای کارهایی که می خواهند انجام دهند ندارند .

او گاهی از افراد می پرسد :که با خود فکر کنند که کجا هستند ؟ کجا می خواهند بروند ؟ و چگونه  می توانند بروند ؟   او توضیح می دهد که : تنها چیزی که به ما کمک می کند اولویت بندی است و باعث می شود بدانیم مهمترین کاری که باید انجام دهیم چیست ؟ زیرا این کار باعث می شود با تمام قدرت روی کارهایمان متمرکز شویم .

اولویت بندی منحصرا به برخی موارد نیست ، باید سعی کنید تمامی مراحل فعالیت های روزانه ی خودتان را بر اساس اولویت زمانبندی شوند تا به نتیجه دلخواه دست یافت . گلیک من توصیه می کند اگر می خواهید از درست ترین مسیر خارج نشوید زمان را مدیریت یا زمانبندی کنید .

نکته سوم :بیش از حد برنامه ریزی نکنید !

 

اگر که در طول روز مرتب در حال برنامه ریزی انجام کارها هستید و از کاری به سراغ کار دیگر می روید اصلا نگران نباشید ! شما تنها نیستید درصد زیاد از افراد در جامعه به این عادت مبتلا هستند .

وندرکام می گوید : بسیاری از مردم آماده ی انجام دادن کاری هستند اما واقعا آن کار را انجام نمی دهند که به آن متا ورک می گویند .

با اینکه افرادی که دارای زمانبندی یا لیست کارهای روزانه و هفتگی هستند عملکرد بهتری دارند اما بعضی از آنها وقت زیادی را صرف تغییر اولویت ها تغییر زمانبندی ها و موارد این چنینی می کنند بدون اینکه هیچ یک از موارد مهم را انجام دهند .

خانم وندرکام پیشنهادی دارد که تعداد کارهای مهم روزانه خود را به ۳ الی ۶ مورد محدود کنید .این کار باعث می شود تا وقت زیاد را برای زمانبندی لیست نکنید . بلکه به برنامه شما امکان انعطاف پذیری بیشتری را می دهد .

 

نکته چهارم : خیلی دقیق و شلوغ برنامه ریزی نکنید !

اگر تک تک دقایق روز را برنامه ریزی کنید ، برای شما مدیریت کردن برنامه های ناخواسته سخت خواهد شد . بسیاری از کارها بدون برنامه ریزی قبلی اتفاق می افتد . باید وقت کافی برای سروسامان دادن و جمع و جور کردن آنها را داشته باشید .

خانم وندرکام می گویند:داشتن وقت خالی بیشتر بر روی تقویم بهتر است . محدود کردن کارهای مهم لیست باعث می شود تا شما به کارهای پیش بینی نشده را راحت تر مرتب کنید .

 

نکته پنجم :به انرژی خود توجه کنید . 

شما زمانی می توانید کارهای روزانه خودتان را بخوبی  انجام دهید که به میزان کافی انرژی داشته باشید و شاداب باشید .در زمان هایی که انرژی کافی ندارید نمی توانید کارهای خوبی را انجام دهید .
یک پیاده روی سریع در هنگام خستگی می تواند انرژی شما را برای انجام کارهای مختلف افزایش دهد .

 

 

به زمان های خستگی خود توجه کنید

 

الگوهای خستگی و زمان هایی که بهره وری پایینی دارید را شناسایی کنید .چه زمان هایی ؟ چه مکان هایی ؟ چه رویدادهایی ؟ چه افرادی ؟چه نوشیدنی باعث کاهش بهره وری شما می شود ؟

مثلا : ساعت ۱۲ تا ۳ امکان دارد اوج خستگی شما باشد . با این عوامل شما می توانید برنامه موثری داشته باشید و یادتان باشد کارهای خود را در این ساعات قرار ندهید و سعی کنید با شناسایی الگوها عوامل کاهش راندمان را شناسایی کنید .

 

نکته ششم : نه گفتن را یاد بگیرید .

آقای گلیک من برای نه گفتن یک ترفند دارد ، او در هنگام تصمیم گیری با خودش یادآوری می کند که اگر به مسئولیت های جدید بله بگوید قطعا باید به چیزهای دیگری نه بگوید به فرض مثال وقتی مسئولیت جدیدی را قبول می کند باید وقت کمتری با دخترش بگذراند . شما باید ارزش چیزهایی را که به دست می آورید را با ارزش چیزهایی که از دست می دهید مقایسه کنید .

 

 

نکته هفتم : از خودتان بپرسید برای چه چیزی میخواهم بیشتر وقت بگذارم ، نه چه چیز کمتر ! 

خانم وندرکام می گوید :افراد بسیاری از من می پرسند چطور برای بعضی کارها وقت کمتری صرف کنم ؟ در پاسخ ما باید بدانیم که چگونه زمان ذخیره شده را صرف انجام مهم ترین کاری که می خواهیم انجام دهیم نماییم . او می گوید من فکر می کنم این واقعا در مورد اینست که زمانتان را با چیزی که می خواهید به آن برسید پر کنید .

 با تشکر از توجه شما امیدواریم از مقاله نکات مهم افزایش بهره وری و مدیریت زمان لذت برده باشید

نویسنده : ماهان تیموری- عباس حبیبی

دانلود PDF مقاله 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

افزایش بهره وری و مدیریت زمان

تیم آموزشی ماهان تیموری

ارائه دهنده آموزشهای : کسب و کار ، کارآفرینی ، کسب و کار اینترنتی

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

در مدیریت دموکراتیک مدیر به کارکنان اجازه می دهد در تصمیم گیری ها شرکت کنند، در نتیجه تصمیمات سازمان بر اساس نظر اکثریت آرا خواهد بود.

البته این بدان معنا نیس که همه افراد حق اظهار نظر و رای دادن دارند.

 مزایای مدیریت دموکراتیک

 

ایجاد فرصت تصمیم گیری برای کارکنان می باشد.این مزیت به مدیر امکان می دهد که مسائل را از زوایای مختلف بسنجد.

 

وقتی ایده های زیادی مطرح می شود باعث ایجاد خلاقیت شده، و نوآوری در سازمان به وجود می آید.

 

وقتی موسسه از چنین روندی استفاده می کنند کارکنان احساس می کنند که به راستی آنها در تصمیم گیری ها شرکت می کنند.
این باعث می شود که با تمام وجود برای شرکت مایه گذاشته و حتی جان خود را نیز فدا کنند.

 

مدیریت دولتی باعث می شود سازمان از مدیریت سالاری کلاسیک فاصله گرفته 
این امر موجب می شود مدیران سطح بالا سیاست بی طرفی به خود نگیرند و با مشارکت در تصمیم گیری ها خود را متعهد به سازمان کنند.

 

معایب مدیریت دموکراتیک

البته امروزه کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که این کار روند سرعت پیشرفت سازمان را پایین می آورد،

و سرعت عمل لازم در پاسخگویی به بحران را ندارد.

 

همچنین ممکن است بعضی از کارکنان از این عمل سو برداشت کرده و پای خود را از گلیم خود درازتر نمایند.

که اگر مدیریتی باتجربه در سازمان وجود نداشته باشد موجب می شود سلسله مراتب سازمانی با مشکل مواجه شود.

امروزه شهروندان انتظار خدمات و محصولات با کیفیت تری را دارند.

 بنابراین سازمان ها با رویکرد به این نوع از مدیریت به شهروندان و ذینفعان این امکان را می دهد تا آن ها بتوانند در موضوعات عمومی مشارکت داشته باشند و در نهایت انتظار سازمان ها و پرسنل تغییر می کند.

این سبک زمانی کارآمد است که همه افراد به صورت گروهی کار کنند.

ولی اگر کارکنان همسو و هم فکر نباشند و وقت کافی برای جلسات نباشد و یا انگیزه رقابتی وجود نداشته باشد،

این سبک کارایی لازم را نخواهد داشت.

گروه آموزشی ماهان تیموری
ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، بازاریابی شبکه ای

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

مدیریت تکنولوژی

در: مدیریت | در تاریخ: ۳۰ مهر ۹۵

بیش از آنکه بخواهیم مدیریت تکنولوژی را تعریف کنیم ابتدا باید با تعریفی از خود واژه تکنولوژی آشنا شویم.

تکنولوژی استفاده عملی از دانش و مهارت برای ساخت ابزار و ماشین آلات جدید می باشد. همچنین از آن به عنوان ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط اطلاق می شود.

صاحب نظران مدیریت دریافتند که تکنولوژی یکی از عناصر مهم در تعریف تجارت و بازرگانی رقابتی می باشد.

در واقع تکنولوژی یک عامل رقابتی بسیار مهم برای کشورها در سطح کلان است.

مدیریت تکنولوژی که ساختار آن برگرفته از مدیریت تحقیق و توسعه است در ادبیات مدیریت، مسائلی چون ارزیابی پروژه، توسعه و پیش بینی تکنولوژی را شامل می شود.

اما تاکید اصلی آن روی دارایی های تکنولوژک سازمان می باشد.

مدیریت تکنولوژی با پیوند بین اصول مهندسی و علم مدیریت به منظور دست یابی به اهداف استراتژیک سازمان به برنامه ریزی و اجرای قابلیت های تکنولوژی می پردازد.

این تعاریف از مدیریت تکنولوژی دربرگیرنده خلق تکنولوژی های جدید، استفاده کارا از تکنولوژی های موجود، همچنین سازگاری با تغییرات تکنولوژیک در افراد و سازمان ها و حتی جامعه می باشد.

چارچوب کاری مدیریت تکنولوژی

•    شناسایی تکنولوژی هایی که برای سازمان حائز اهمیت است
•    انتخاب تکنولوژی مناسب
•    خرید تکنولوژی انتخاب شده
•    بهره برداری از تکنولوژی برای خلق سود
•    محافظت از دانش و تجربه به کار رفته

مدیریت تکنولوژی دارای ابعاد ملی، سازمانی و فردی است. در سطح ملی یا دولتی، مدیریت تکنولوژی به شکل گیری سیاست های عمومی کمک میکند. در سطح بنگاه به ایجاد و تثبیت بنگاه های رقابت پذیر می انجامد. و در سطح فرد به ارتقاء ارزش فرد در جامعه کمک می کند.

مدیرت تکنولوژی در سطح بنگاه

در این نوع مدیریت اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاه مدت  توجه دارند و به مقولات استراتژیک بی توجه هستند. این کوته بینی  موجب شده است که تأثیرات اقدامات امروز خود را بر آینده‌‌ی سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژی با تأکید بر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک می‌کند. مدیریت تکنولوژی، مدیران را در تلاش هایشان برای بهبود بهره وری، افزایش اثربخشی، و تقویت جایگاه رقابتی بنگاه هدایت می‌کند.

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی بیشتر بر نقش سیاست های عمومی در پیشبرد علم و تکنولوژی متمرکز است و تأثیرات کلی تکنولوژی بر جامعه  و به ویژه نقش آن در توسعه‌ی اقتصادی پایدار، را مورد بحث قرار می دهد.

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی مقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهای آموزشی آنان در ارتباط با تکنولوژی، تأثیر تکنولوژی بر سلامتی و ایمنی، و پیامدهای زیست محیطی تکنولوژی را در بر می گیرد.

از جمله  سیاست های پشتیبان مدیریت تکنولوژی

•    نقش فعال حاکمیت در تشویق تکنولوژی 
•    بسط تسهیلات لازم برای ترویج و توسعه تکنولوژی   
•    پیش بینی تمهیدات لازم برای جذب تکنولوژی و کاربرد سریع ابداعات و نوآوری ها
•    اییجاد محیطی که پذیرای اندیشه های نو باشد
•    ایجاد پیوندی ضروری مابین مدیریت تکنولوژی با مدیریت تجاری و بازار

  هدف اصلى مدیریت تکنولوژى آن است که با شناخت صحیح ماهیت تحولات فنى، بالاخص در حوزه تکنولوژی های پیشرفته تلاش نماید تحولات را به گونه ای  ساماندهى نماید که نه تنها شرکت ها و بنگاه های  مختلف بتوانند با اطمینان به تکنولوژی های  خود اتکا نمایند، بلکه با فرصت طلبی، زمینه‌ موفقیت آنها را در عرصه رقابت جهانى نیز فراهم شود.

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

 تعریف مدیریت بازاریابی

 

مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردد؛ برنامه هایی با هدف ایجاد و حفظ مبادلات نافع با خریداران(کاتلر، ۴۴،۱۳۸۳).

 

به عبارت کامل تر مدیریت بازاریابی فرآیند کاملی از برنامه ریزی، سازماندهی، تأمین پرسنل، هدایت و رهبری مجموعه فعالیتهای پژوهشی در مورد بازار و محیط بازاریابی، نیازهای مشتریان، تولید کالاهای دارای پتانسیل فروش و سعی در پیشبرد فروش آنها از طریق ایجاد تنوع و تغییرات در زمان و مکان برای رسیدن با هدف حداکثر کردن سود و تسلط بر بازار، از طریق بکاربستن استراتژی های هفتگانه آمیخته بازاریابی تعریف شده است (کفاش‌پور، ۱۳۷۸، ۸).

تصور عمومی از مدیریت بازاریابی، تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصولات فعلی شرکت می باشد، اما این نوع نگاه بسیار محدود است.

در هر مقطع زمانی، یک شرکت ممکن است یا با فقدان تقاضا یا تقاضای کافی بی قاعده و غیرمعقول و یا تقاضای زیاد از حد روبرو باشد و این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راه حل های لازم برای روبرو شدن با این وضعیت‌ را بیابد.

 

وظیفه مدیریت بازاریابی نه فقط جستجو برای تقاضا و افزایش آن است، بلکه تغییر و حتی کاهش آن  نیز، بر عهده او است.

بنابراین، برای نیل به اهداف شرکت، مدیریت می کوشد به طریقی که می تواند سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارت ساده، مدیریت بازارایابی، همان مدیریت سطح تقاضا است.

مدیریت بازاریابی وظایف زیر را برعهده دارد

جمع آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و به طور کلی تعیین نیاز مصرف کنندگان مورد نظر.
تعیین هدف های بازاریابی با توجه به نتایج اطلاعات بدست آمده و منابع شرکت.

ترکیب بازاریابی (Mix Marketing) که  عناصر عمده آن عبارتند از محصول، قیمت، کانال های توزیع و فعالیت های  پیشبرد فروش که این عناصر به عنوان فعالیت های قابل کنترل مدیریت بازاریابی می باشند.

 

مدیران بازاریابی باید به این سوالات جواب دهند که چه محصولی، با چه قیمتی تولید و در چه مکانی عرضه نمایند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرف کنندگان برسانند.

در نتیجه مدیریت بازاریابی با توجه به نیاز مصرف کنندگان و منابع سازمان باید کالا یا خدمات موردنیاز مصرف کنندگان را تهیه و عرضه نمایند.

سازماندهی: به منظور اینکه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیت های بازاریابی خود را سازماندهی نماید و نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین نماید و ضمنا جهت پیشبرد فعالیت ها هماهنگی های لازم را داشته باشد.

کنترل و یا نظارت: به منظور اینکه فعالیت ها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت بازاریابی باید در مقاطع زمانی مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجدید نظر در برنامه اقدام نماید.

علاوه بر وظایف مذکور، ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده نیز جزو وظایف مدیریت بازاریابی می باشد.

مدیریت بازاریابی وظیفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصیات» تقاضا را طوری هماهنگ کند که سازمان بتواند به اهداف خود برسد.

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

خلاقیت در کسب و کار

یکی از عواملی که مانع خلاقیت در کسب و کار می شود عادتها هستند.

.عادت های ما دیواری جلوی ما می گذارند که مانع دیدن راه های دیگر و خلاقیت در کسب و کار مان می شود.و با تمرکز بر عادتها خود را از داشتن زندگی متفاوت منع می کنیم.

 

از جمله عادت هایی که داریم:

مثلا همیشه ماه رمضان ها شوله زرد می خوریم آیا روزهای دیگر نمی شود شوله زرد خورد؟

ساختمان ها مکعب مستطیل هستند .

چرا همه ی ساختمان هایمان مکعب مستطیل هستند؟ آیا جور دیگر نمی توان ساخت؟ چه دلیلی دارد ساختمان هایمان را جور دیگر نمی سازیم؟

 

با کمی خلاقیت در کسب و کار مان می توانیم متفاوت باشیم و حس متفاوتی را در دیگران ایجاد کنیم.و همینطور افزایش درآمد داشته باشیم.

 

 

با عرض پوزش دربارگذاری عکس مشکلی رخ داده است.

 

وقتی دیوار عادتها درا بشکنیم ، جهان هستی را متفاوت می بینیم.

من نمیدانم که چرا میگویند
اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید   ( سهراب سپهری)

 

عواملی که بازدارنده خلاقیت بوده و ما را در چهاردیواری عادت اسیر میکند عبارت است از:

 

  1. مغرور بودن به دانسته هایمان 
  2. ترس از شکست
  3.  پیروی از قانون و قواعد خاص 
  4. داشتن چارچوب های ذهنی 
  5. ترس از تمسخر دیگران 
  6.  ترسو و محافظه کار بودن

 

برای برداشتن دیوار عادتها از خود بپرسید:

  • آیا جور دیگری هم می تواند وجود داشته باشد؟

 

مثال۱ : یکی از نگرانی های ما زیاد شدن افراد سیگاری است وبه خاطر نیکوتینی که دارد  سرطان زا  است.

سوال:چه کار می توان کرد که نیکوتین نداشته باشد؟و به جا آن سیگاری درست کنیم که شفا بخش باشد.و هرکس آسم و سرماخوردگی و تنگی نفس دارد این سیگار را بکشد و برایش مفید باشد.

این سیگار مشخصا گران تر از سیگار های دیگر است،

مواد اولیه آن را در کوه و بیابان می توان پیدا کرد.

 

مثال ۲ :نوشابه شکر دارد مضر است چاق کننده است ،دندانها را خراب می کند.

سوال: چه کار می توان کرد که نه تنها ضرر ندارد مفید هم باشد؟

نوشابه ای تولید کنم که رازیانه دارد که برای پوست هم مفید است  و برای کسانی که کلسترول دارند، تری گیلیسیرید دارند ، برای بچه های پیش فعال ، برای کسانی که ویتامین c بدنشان کم است مفید است.

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

راه اندازی کسب و کار کفش

برای راه اندازی یک کسب و کار کفش فروشی حتما به یک مغازه نیاز خواهید داشت که این مغازه حداقل باید دارای یک دکوراسیون در حد متوسط باشد سود این کسب و کار خوب است به شرطی که طرح های فروش داشته باشید کسانی هستند که در حال فعالیت در این حوزه می باشند ولی به دلیل نداشتن طرح های فروش مناسب توانایی در آمد زایی به اندازه ی کافی از طریق این کسب و کار را ندارند .
طرح های فروش 
مثلا در مهر ماه می توانید برای بچه های مدرسه ای طرح فروش بگذارید و به طور کلی باید موقعیت های مناسب را شناسایی کرده و از آن ها نهایت استفاده را ببرید .

تهیه ی کفش

در تهران می توانید از بازار تهران چهار سوق کفش های خود را تهیه کنید و در تمامی شهرستان ها نیز مکان هایی برای پخش وجود دارد که با جستجو و یافتن کف قیمت می توانید کفش های خود را تهیه نمایید . نکته ای که در این زمینه وجود دارد این است که باید طرح های خودتون رو خاص کنید به طوری که اگر طرح خاص نداشته باشید بعید ست که به موفقیت چشمگیری در این شغل به دست آورید

کسب و کار کفش و مثال هایی از خلاقیت و خاص بودن

برای مثال یک شرکت تولید کننده ی کفش با خرید ماسازورهای کف پا و قرار دادن آن ها در کفش های تولیدی خود این کفش ها را با عنوان کفش های با ماسازور طبی می فروشد و از این طریق کفش های تولیدی خود را خاص کرد و به فروش بیشتری دست پیدا کرد . مثال دیگری که در این زمینه می توانیم به آن اشاره کنیم شرکتی آمریکایی است که با ایجاد فضای خالی درون کفش های تولیدی خود حدود ده سانتی متر به قد فرد استفاده کننده اضافه کرد که این خلاقیت باعث خاص شدن محصول این شرکت شد . بنابراین خلاقیت و خاص بودن در کسب و کار کفش بسیار ضروری و حیاتی می باشد .
میانگین سود در این کسب و کار صد در صد است یعنی اگر کفشی را صد هزار تومان بخرید به طور میانگین با قیمت دویست هزار تومان به فروش می رسانید .
هر کسب و کاری را که می خواهید راه اندازی کنید باید دو مهارت را داشته باشید 
۱٫ مهارت برقراری ارتباط
۲٫ مهارت صحبت کردن
کسب و کار کفش را از طریق اینستاگرام و تلگرام هم می توانید راه اندازی کنید.

تیم آموزشی ماهان تیموری


  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

چگونه طرح مالی مان را مشخص کنیم؟

طرح مالی بخش مهمی از کسب و کار است زیرا سایر بخش های کسب و کار (فرصت، طرح عملیاتی ، طرح بازاریابی ،و تیم مدیریت ) را برای نتایج مالی پیش بینی شده معنی دار می نماید.

 در این مقاله به بررسی ;

  • پیش بینی عایق مخاطب
  • تعیین سرمایه مورد نیاز کسب و کار
  • تهیه پیش بینی های ماالی
  • بیان مفروضات
  • تجزیه تحلیل سر به سر برای فروش
  • تخمین ریسک و پاداش

تهیه این قسمت از طرح مالی را با بررسی علایق مخاطب آغاز نمایید.

پیش بینی علایق مخاطب

مخاطبان متفاوت طرح کسب و کار ،از جمله ( کمیته سرمایه گذاری ، سرمایه گذار ، وام دهنده ) هنگامی که طرح مالی را مطالعه می کنند ، نقطه نظرات متفاوتی دارند.

  • اعضای کمیته سرمایه گذار : طرح پیشنهادی شما را پیش بینی می کند تا بدانند که این کار می تواند نرخ بازده مطلوب شرکت  ( حداقل نرخ بازده مورد انتظار تمامی پروژه ها‌)را حاصل کند؟
  • سرمایه گذار در هنگام خرید به ریسک توجه می کند که کسب و کار چه نوع بازده سرمایه گذاری را تحصیل می کند؟
  • وام دهنده با بررسی ظرفیت استقراض شرکت و توانایی بازپرداخت بدهی آن تصمیم می گیرد که اعطای وام را تایید نماید یا خیر.

 

مهم ترین چیز این است که مطمئن شوید به اهداف مالی تان دست می یابید و همه برنامه ریزی ها و تلاش هایتانم در پایان به ثمر می رسد.

 

 

با عرض پوزش دربارگذاری عکس مشکلی رخ داده است.

 

این بخش از طرح کسب و کار ، وضعیت جاری و طرح های آتی مالی شرکت را به مخاطبان نشان می دهد.

پیش بینی های مالی که شما در این بخش ترسیم می کنید، بهترین تخمین از ریسک ها و بازده های سرمایه گذاری را ببان می کنند و شاهد عینی برای موفقیت کاری شما می باشند.

تعیین سرمایه مورد نیاز کسب و کار

نسبت به این که پروژه تان توسعه کسب و کار است یا ایجاد کسب و کار،

مخاطبان در جست و جوی این هستند که:

 

 نوع  سرمایه گذاری اولیه  مورد نیاز شما چیست؟

چه مقدار پول نیاز دارید؟

چه مقدار از این پول را لازم  است آنها تامین کنند؟

این پول صرف چه قسمتی می شود؟

 

  • کسب و کار را با وام زیاد که از عهده ان بر نمی آیید ، برنامه ریزی نکنید. پول زیاد می تواند جالب به نظر برسد ،

             اما بدهی خیلی زیاد نیز می تواند توانایی شرکت را برای رشد کاهش دهد.

تهیه پیش بینی های مالی

در این بخش شما می بایست ;

  1. اهمیت اقلام مهم صورت سود و زیان پیش بینی شده ( درآمد ، سود عملیاتی ، حاشیه سود عملیاتی ، سود خالص ، حاشیه سود خالص)  را برای حداقل یک دوره سه  تا پنج ساله نمایان نمایید و شرح دهیید.
  2. زمان مورد انتظار سود آوری شرکت را بیان کنید.

تعریفی از اقلام مهم سود و زیان ;

 

 

با عرض پوزش دربارگیری عکس مشکلی رخ داده است.

 

صورت های مالی: صورت های مالی  پیش بینی شده حرفه ای ، سود مورد انتظارتان را در آینده نشان می دهد.

این صورت ها صادقانه ترین تجزیه و تحلیل پیش رفت مالی کسب و کارتان را نمایش می دهند.

صورت سود و زیان: صورت سود و زیان  که به income statement نیز معروف است ، حاشیه سودرا نشان می دهد.

ترازنامه : ترازنامه تصویری از دارایی ها ، سرمایه و بدهی های شرکت را در یک تاریخ معین ارائه می دهد.

علاوه بر سودو زیان ، اغلب مخاطبان به صورت جریان وجوه نقدی اهمیت می دهند.

صورت جریان وجوه نقدی  که خلاصه جریان نقدی ، حداکثر نیازها و ظرفیت ها را مشخص می کند.

 

  •  اگر کسب و کار شما ، جدید و در مرحله آغاز است ، در طرح مالی ، توجه ویژه ای به جریان نقدی داشته باشید.

              اگرچه اغلب مردم بر این باورند که سود در رتبه اول است، ولی جریان نقدی می تواند برای کسب و کاردر حال ایجاد مهم تر باشد.

 

  • جریان نقدی اغلب در بازه های ماهانه یا فصلی نشان داده می شود.

 

مفروضات خود را مفصل بیان کنید

مفرضات شما پشتیبان و تایید کننده طرح مالی تان است .

 

مفروضات خود را در این زمینه ها شرح دهید ;

 

  1. صنعت مورد نظر و نرخ رشد بازار
  2. متغیر های داخلی کسب و کار ،از قبیل هزینه های ثابت و متغیر ، نرخ رشد فروش ، هزینه سرمایه ای و تغیرات جریان نقدی فصلی

 

  • منابع ، شواهد، عقاید تخصصی و استدلال هایتان را برای انتخاب نرخ رشد مشخص یا هزینه توزیع ارایه دهید.

 

تجزیه و تحلیل سر به سر برای فروش

نقطه سر به سر زمانی اتفاق می افتد که کسب و کار نه سود و نه زیان داشته باشد.

دانستن نقطه سر به سر از این نظر به نظر بسیار مهم است که بدانید کسب و کارتان از چه زمانی شروع به سود آوری می کند.

و دانستن زمان  شروع سود آوری به شما کمک می کند تا ;

  • بدانید چه زمانی ایده های جدید را شروع کنید.
  • مقروض نشوید.

 

 

با عرض پوزش دربارگیری عکس مشکلی رخ داده است.

 

برای محاسبه ی نقطه ی صسر به سر را با استفاده از این فرمول می توانید محاسبه کنید.

نقطه سر به سر برابر است با هزینه های ثابت به روی فروش منهای هزینه های متغیر تقیسم بر فروش .

………..هزینه ثابت ………………………….= نقطه سربه سر
فروش / ( هزینه های متغیر ـــ  فروش )

هزینه های ثابت‌: هزینه هایی هستند که در صورت افزایش یا کاهش فروش ، تغییر نمی کنند( برای مثال تسهیلات اجاره ای)

هزینه های متغیر: هزینه هایی هستند که با مقدار فروش تغییر می کند ( برای مثال مواد خام ).

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

گوشه هایی از بازاریابی احساسی

اگر به گوشه هایی از بازاریابی احساسی بپردازیم میبینیم که برانگیختن احساسات و عواطف سالیان درازی است که مورد توجه بازاریابان قرار گرفته است.

 انها می کوشند که با بازاریابی احساسی ارتباط عاطفی تری را با مشتریان خود برقرار کنند.

همانگونه که پیش تر هم گفتیم بازاریابی و فروش شامل دو مرحله اساسی و مهم است:

الف:ورود به قلب مشتری:

بخش عمده کار متعلق به این بخش است; اگر بازاریابی و فروش را به سه بخش تقسیم کنیم،دو بخش نخستین مربوط به این مرحله است.

در واقع در بازاریابی می کوشیم که به مشتری تفهیم کنیم که با کسب وکار خود قصد بهبود بخشیدن سبک زندگی او را داریم.

گاهی بی خیالی نسبت به نتیجه کسب شده;این ایتم را ساده تر و کاراتر خواهد کرد(نگاهی بیندازید به اسرار بازاریابی اپل از ادام لاشینسکی).

در حقیقت بازاریابی قصد دارد که با این ایتم کار خود را ساده تر و مقدمات  ارجاع مشتری را فراهم نماید.

ب:ورود به ذهن مشتری:

ورود به قلب مصرف کننده نهایی نمی توان این بخش را متصور شد;پس می بینیم که بازاریابی احساسی و احساس در بازاریابی  چقدر می تواند تعیین کننده باشد.

بهترین سازمانی که این کار را با برند شخصی انجام میدهد;ارزشمند ترین لوگوی دنیا نیز هست!

بله اپل!

وقتی نام اپل را می بریم نخستین واژه ای که به ذهن ما میرسد;استیو جابز است.

در واقع جابز با برند شخصی خود وارد قلب مرف کنندگان شده است و اکنون حتی پس از مرگ وی;اپل از این بعد بازاریابی احساسی بهترین نتایج را در کسب وکار خود به دست 

می اورد!

اما گوشه هایی از ایتمهایی که در بازاریابی احساسی به ما کمک میکنند عبارتند از:

۱-ایجاد ترس و ضرر:

تکنیک درد و تسکین;یعنی تفهیم ضررهای احتمالی نخریدن کالا برای مصرف کننده نهایی!

برایان تریسی معتقد است که مهم است;محصول ما چه مزایایی برای مشتری دارد اما نه به اندازه ای که نخریدن محصول ما یتواند اسیب زا باشد!

مهم ترین مسئله در بازاریابی احساسی این است که با استراتژی مخص و تعیین شده به بررسی و تشریح ضررهای احتمالی نخریدن محصول بپردازیم!

در بازاریابی خدمات بیمه ای;تا نرسیدن زمان استفاده از این خدمات;ما تنها داریم یک تکه کاغذ بی ارزش را بازاریابی میکنیم;پس مهم نیست که قواعد فیزیکی محصول ما به چه

ترتیب است.

خودتان را خسته نکنید برای تفسیر مزایای رقابتی خود;بلکه استراتژی خود را بر مبنای تفسیر زمان وقوع خسارت بگذارید تا بازاریابی احساسی مناسبی داشته باشید!

در تکنیک درد و تسکین باید درد را تشریح کرد و تصویر قطعی و تمام شده از ان ارائه داد;سپس به ارائه درمان ان پرداخت!

۲-برانگیختن طمع:

یک استراتژیست بازاریابی احساسی کارکشته;ماشین حساب خود را در دست میگیرد; وبا اعداد و ارقام تلاش میکند تصویری قابل درک را با اعداد ایجاد کند،به این ترتیب او

میتواند حس طمع را در مشتری تحریک کند.

مثلا برای بازاریابی خودروهای الکترونیکی;باید ماشین حساب خود را برداریم وبا محاسبه عدد دقیق(با ۲۰%بزرگنمایی از حد معمول) طمع مشتری را برانگیزیم; تا او به خوبی

بداند با خریدن این خودرو چه میزان در ماه منافع مستقیم صرفه جویی خواهد کرد.

فراهم اوردن شرایط استفاده رایگان (مثل سمینارهای معارفه معمول در کشور ما که با وعده رایگان برای مشتری سمینار کامل رایگانی را تداعی میکنند) ;میتوانیم طمع بیشتری را

تحریک کنیم!

۳-حس تمایز

محصول شما در بازاریابی چه تمایزی را برای مصرف کننده خود ترسیم میکند؟

ایا با استفاده از محصول شما او می تواند در زمینه ای متمایز از دیگران باشد؟

همه ما دوست داریم شبیه به دیگران نباشیم و کلا از همه متمایز باشیم و در استراتژی بازاریابی احساسی; باید بکوشیم که این حس تمایز را به مشتری بدهیم!

حس تمایزی که رانندگی با خودروهای المانی در ایران به مصرف کننده می دهد;می تواند بهترین نمونه برای ایجاد بهبودی متمایز برای مشتری باشد.

اگر کالای ما نمی تواند تمایزی را خلق کند،ما باید نخست این تمایز را ایجاد کنیم;  و سپس به بازاریابی محصول خود بپردازیم!

۴- حس انحصار طلبی:

ایا شما هم مثل ما دوست دارید از محصولاتی استفاده کنید که دسترسی به ان ها سخت است؟

ساعت رولکس به خوبی به ما یاری خواهد کرد تا این ایتم را تفسیر کنیم.

حسی که این ساعت به مصرف کننده خود میدهد فقط در یک جمله قابل تفسیر است:

منحصر به فرد بودن”

شاید بوگاتی،لامبورگینی;رولکس;بیژن و زوپینی بازارهدف گسترده ای نداشته باشند اما حس منحصربه فرد بودنی را منتقل میکنند ;که باهیچ حسی قابل قیاس نخواهد بود.

شما دوست ندارید یکی از این محصولات را داشته باشید؟

۵-القای کمبود ونایابی

یک حقیقت غیر قابل انکار در دنیای بازاریابی وجود دارد:

“ارزش هر چیزی به میزان دسترسی به ان بستگی دارد”

الماس را در نظر بگیرید:

“چرا الماس ارزشمند است”

الماس از خالص ترین شکل کریستاله شدن کربن است که عمدتا از معادن ذغال سنگ به دست می اید;لحظه ای جای این دو ماده ارزشمند را باهم عوض کنید;ایا بازهم الماس

ارزشمند می بود؟

هر چقدر محصول ما در بازاریابی دور از وفور و فراوانی باشد;ارزشمند تر جلوه خواهد کرد.

برخی صاحبین کسب وکار با فراوانی بیش از حد محصولات خود به پای خود شلیک میکنند! به ویژه در زمینه بازاریابی خدمات این امر برجسته تر نمود می یابد!

ظرفیت وموجودی خود را محدود القا کنید تا نتیجه بهتری را کسب کنید!

 ۶-طنز فاخر

در تبلیغات خود با خود شوخی های فاخر داشته باشید; هر فضای شادی رابطه احساسی بهتری را در خود جای میدهد; در فضاهای شاد راندمان تا ۵ برابر افزایش می یابد.

لطفا رسمیت بیش از حد را کمی کنار بگذارید!

منظورمان این نیست که در کسب وکارهای خود با لودگی بازاریابی احساسی کنید;بلکه کمی رابطه احساسی خود را با انرژی مثبت با مصرف کنندگان خود بهتر کنید.

برای این کار باید بازارهدف خود را خوب انالیز کنید و شوخی مناسبی با در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی;فرهنگی ،مذهبی،سنی و …بیابید.

 ۷-تحریک تخیلات

حس تخیل همیشه دور از ذهن افراد است; ان ها همیشه به افرادی که قدرت بالاتری از ان ها دارند،به دیده احترام می نگرند.

مثلا شما زمانی که به اوای ملکوتی استاد شجریان گوش میدهید;چه چیزی باعث احترام بیشتر میشود؟ این که ما نمیتوانیم مثل ایشان بخوانیم.

از همین ویژگی می توان در بازاریابی احساسی بهره بگیریم; دادن ویژگی اسطوره ای به محصول میتواند نسخه درمانی مطلوبی باشد;اینکه محصول ما می تواند کارهایی را انجام

دهد که دیگر محصولات از ان عاجزند!

۸-بهره گیری از امور جنسی

امور ممنوعه همیشه جذاب ترند;اما در فرهنگ متعالی ایرانی ما خیلی قابل استفاده نیستند;اما می توان به نحوی دیگر از ان ها بهره گرفت; یکی از این روشها در نطر گرفتن طیف

سنی مصرف کننده محصول است و استفاده از ایتم +۱۸  که میتواند به صورت مثبت ۲۳;مثبت ۲۵ یا هر عدد دیگری استفاده شود;برخی فیلم ها وقتی از این ایتم استفاده میکنند به

میزان فروش بالاتری دست می یابند;حتی در کشور ما!

به طور کلی ایجاد ارتباط حسی در بازاریابی احساسی ;کاری است که نیاز به بررسی و مطالعه بشتری را دارد و ما تنها در این مقاله بخش هایی از ان را توانستیم; با توضیح کوتاه

بررسی کنیم.

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

پایه های بازاریابی پارتیزانی

بازاریابی پارتیزانی یا گوریلا مارکتینگ نخستین بار توسط جی کنراد لوینسون امریکایی به دنیا معرفی شد; واین در حالی بود که بازاریابی پارتیزانی پیش از او نیز

مورد استفاده قرار میگرفت!

در واقع بازاریابی پارتیزانی به جای تکیه کردن بر منابع مالی; بر سه محور استوار شده است;این سه محور را ما مثلث ثروت در فروش نامیده ایم:

در واقع بازاریابی پارتیزانی ;گونه ای از کسب وکار است که سرمایه ان در مثلث بالا خلاصه شده است:

۱-مهارت:

بازاریابی پارتیزانی;در واقع نیاز اساسی به مهارت دارد.

هرم مهارتهای فروش مهدیدادفر در این راه به ما کمک خواهد کرد:

در واقع بازاریاب پارتیزانی باید پله اول و دوم را طی کرده باشد; و در حال خیز برای رسیدن به پله چهارم باشد.

او باید بتواند بدون استفاده کردن از بانک اطلاعاتی سازمانهایی که با ان ها کار میکند(دقت کنید سازمان ها ونه سازمان) برای خود بازار ایجاد کند.

مثل قصه زرگر معروف که پس از غارت اموالش توسط قطاع الطریق(راهزن) ها همچنان میخندید;و زمانی که از او دلیل خنده اش را پرسیدند;گفت:

تمام این ثروت توسط سرانگشتان من کسب شده بود و من هنوز این سرانگشتان را دارم.

در بازاریابی پارتیزانی افراد باید بیاموزند که کالای دیگران را به دیگران بفروشند و از ان سود کسب کنند; قسمی از پارتیزانی در کشور ما به عنوان دلالی شناخته

میشود که در خارج از ایران با عنوان بروکری;یکی از پرطرفدار ترین مشاغل محسوب میشود.

اما مهارت را باید از کجا اورد؟

ایا این یک هدیه الهی است که به صورت ذاتی در نهاد افراد قرار داده شده؟

یا یک مهارت اکتسابی است که میتوان از منابع ویژه ای ان را دانلود کرد؟

در واقع مهارت فروش مهارتی است صد درصد اکتسابی; و بازاریابی مهارتی صد در صد;علمی با قوانین ثابت و نغییر ناپذیر.

برای دانستن مهارت علمی بازاریابی باید ان را اموخت که هم با مطالعه;هم تحصیلات اکادمیک و هم مطالعه یا دوره های اموزشی در دسترس است.

اما مهارت فروش به عنوان مهارتی اکتسابی;میتواند از سه راه به دست اید:

الف:بازار

معلمی بیرحم;که نخست ازمون می گیرد و سپس اموزش میدهد.

باتجربه ترین افراد در بازار یک فرق عمده با دیگران دارند:

“بیشتر از انها شکست خورده اند”

به اعتقاد بسیاری از بزرگان فروش بهترین مشاوران کسانی هستند ;که تا انجا که ممکن بوده شکست خورده و سرانجام امروز برنده شده اند.

کسب تجربه در بازار شامل مدت زمان طولانی و هزینه های بسیار است;تازه به این شرط که مرد میدان باشیم!

ب:دوره های اموزشی:

در واقع دوره هایی که مبنای ان ها این است:

“انچه در بازار به شما اموزش داده نمیشود”

این دوره ها علاوه بر در اختیار گذاشتن تجربیات مشاوران کارازموده به ما مرشدی را معرفی میکند ;که حالا میتوانیم از تجربیات او استفاده ببریم;نسبت به ایتم

الف،این ایتم زود بازده تر، و کم هزینه تر است.

ج:مطالعه:

مطالعه کتاب بزرگان فروش میتواند روشن گر راه ما باشد; اما عیب اساسی این ایتم نداشتن مرشد است!

تلفیق موارد الف،ب وج بهترین راه حل برای رسیدن به مهارت کافی برای پارتیزانی است.

۲- ارتباطات:

در بازاریابی پارتیزانی باید بتوانید; کانتکت گوشی خود را باز کنید و ظرف ۲۴ ساعت بتوانید حداقل ۲هزار دلار پول بسازید;فراموش نکیند که باید بتوانید پول

بسازید،منظور قرض کردن یا گرفتن وام نیست!

بازاریابی پارتیزانی بسیار متکی به ارتباطات موثر است.

بازاریابیان پارتیزانی میتوانند به راحتی بر روی روابط کاری خود با افراد قیمت بگذارند و ان را به مابه ازای ریالی تبدیل نمایند.

برخی از ارتباطات در سیستم قیمت گذاری بسیار با ارزش هستند; و برخی از انها نه تنها ارزش ندارند بلکه حتی بار منفی هم دارند.

این ارتباطات نه تنها برای بازاریابان سودی ندارد بلکه برای انها خرج نیز در بر خواهد داشت.

ارتباطات شما چقدر می ارزند؟ چند هزار دلار میتوانید از ان ها استخراج کنید؟

۳-زمان:

اگر مهارت این را داشته باشیم که به جای فروختن زمان تان برای کسب پول، مهارت هایمان را بفروشیم دیگر کتکی به ساعت کاری نخواهیم بود،مثلا شما در ماه

۲میلیون تومان درامد دارید،که این درامد به ازای فروش زمان به مدت ۱۷۲ساعت به شما تعلق می گیرد.حالا سوال اینجاست برایمیلیون تومان در ماه باید۳۴۲

ساعت،زمان خود را بفروشید؟ برای ۶میلیون و۸ میلیون چند ساعت؟ اصلا یک ماه چند ساعت است؟

اما بازاریابی پارتیزانی این گونه به زمان نیاز ندارد،بلکه میتوانیم از مهارتهایمان در زمان کمتری،پول بیشتری را بسازیم واین فرق عمئه کسب با کار است.

اما هنوز هم پارتیزانی مستقل از زمان نیست،و صرف زمان وانرژی را نیاز دارد.اگر شما مهارت داشته باشید در حد یک بازاریاب مشاور پارتیزانی و ارتباطات کافی

داشته باشید، بدون داشتن زمان نمی توانید به درامد کافی برسید. بازاریابان پارتیزانی معمولا از محدوده امن خود بیرون امده و بازاریابی پارتیزانی را شغل اول خود

قرار میدهند.

بازاریابی شبکه ای نیز نوع دیگری از بازاریابی پارتیزانی است که معمولا در کشور ما به عنوان شغل دوم گزیده می شود،این درست که بازاریابی شبکه ای در ایران

فرسنگ ها با انواع بین المللی خود فاصله دارد،اما نمیتواند شغل تفریحی و دوم باشد.

برای اگاهی های بهتر و بیشتر نگاهی بیندازید به کتاب گویلا مارکتینگ جی.سی.لوینسون.

این مقاله تنها پایه های بازاریابی پارتیزانی را تشریح کرده است. 

  • مهسا فرازمند