کسب و کار

این وبلاگ به آموزش کسب و کار می پردازد.

کسب و کار

این وبلاگ به آموزش کسب و کار می پردازد.

بایگانی

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چگونه میزان فروش را بالا ببریم ؟

در راه های افزایش فروش از مبانی روانشناسی در بازاریابی استفاده کنید !

راه های افزایش فروش ، در عمل خرید اغلب برخاسته از یک تصمیم نمیه آگاهانه می باشد . در حقیقت اینگونه تصمیمات ۹۵ درصدشان نمیه آگاهانه است .

دانستن دلایل ناآگاهانه ای که مردم توسط آن خرید می کنند و استفاده ی درست و سودمندی از این اطلاعات به یک فروش فوق العاده حتی فراتر از حد تصور فروشنده کمک خواهد کرد .

مثلا با تغییر کلمه ها و جلمه ها در یک آگهی می توانیم بازده فروشمان را دو برابر کنیم . اینگونه ابزارهای روانشناسی قوی ترین محرکی است که یک فروشنده یا واسطه می تواند از آن برای فروش استفاده کند .

این فنون روانکاوانه که در عین حال دقیق و مطمئن اند  گاهی امکان دارند خلاف انتظار ما عمل کنند .

در  مقاله راه های افزایش فروش مثال هایی را برایتان آماده کردیم که به روند افزایش فروش شما کمک می کنند .

 

راه هایی وجود دارد که اگر کسی محصول شما را خریداری نکند ، در وجود او نوعی گناه به وجود می آید مثلا شما یکسری اطلاعات با یکسری محصولات رایگان دریافت می کنید .

مطمئن باشید از محصولات رایگان استفاده خواهید کرد و برای اینکه احساس گناه نکنید درخواستی هم برای ارسال لیست هزینه ها ی آن شرکت برای سایر محصولات خواهید فرستاد .

بسیاری از شرکت های در حال توسعه از این راهکار ها بهره می برند و  به این روش احساس گناه می گویند که در تمامی زمینه های تبلیغاتی می توان از آن استفاده کرد .

یکی دیگر از راهکارها را می توانید القای رضایتمندی بدانید که این روش با روش های قدیمی متفاوت است . القای رضایتمندی به روشی گفته می شود مثلا:

اگر از اشتراک خود راضی نبودید به ما اطلاع دهید و تمام مبلغی را که پرداخت کرده اید دریافت کنید .در حقیقت در این روش شما به مشتری خود القا می کنید که مطمئنا از اشتراک راضی خواهید بود .

این کار به خواننده یک حس برتری و اطمینان خواهد داد که باعث نوعی رضایت  محض در خودش می شود .

شکی در موثر بودن این روشها نیست اگر شما فرد خلاقی باشید می توانید با جابجایی جملات و کلمات و افزودن شاخ برگ به آنها رضایت مندی را در طرف مقابل چندین برابر کنید .

البته باید دقت کنید که مهارت های روانشناسی را رعایت کنید تا نتایج حاصل شود در غیر اینصورت احتمال شکستتان بالا خواهد رفت .

به عنوان مثال :

جمله کاهش وزن فوری امکان دارد از طریق ایمیل به شما ارسال شود و شما با یک نگاه می توانید بفهمید که این جمله برای فروش محصول است .

اکثر مردم تبلیغات را زیاد مورد توجه قرار نمی دهند و آنها اکثرا دوست ندارند در ایمیلشان نامه هایی را دریافت کنند که مربوط به تبلیغات است حتی اگر کالای تبلیغ شده مورد پسندشان هم باشد .

دراین مرحله شما باید ذهن مخاطب را دست گرفته و آنرا ترغیب کنید برای هدف خودتان که فروش یا ارائه محصولی است .

مثلا :

شما می توانید کاری انجام دهید که نامه  به عنوان یک نامه عادی به نظر برسد و پس از باز کردن آن به بررسی محتویان بپردازند و پیام شما را بخوانند .

سعی کنید پیام طوری نباشد که بیننده متوجه تبلیغاتی بودن آن شوند بلکه باید اورا کنجکاو کرده و وقتی مایل به خواندن آن شود تا اخر پیام با شما خواهد بود .

 

راه های افزاریش فروش :

۱-حتما به مشتری ها محصولی را  اشانتیون ارائه دهید :

یکی از راه های  افزایش فروش ،ارائه محصول به  مشتری بدون پرداخت پول  است که  از شما دریافت کند و امتحان کند .

۲-کلاس رایگان برگزار کنید :

کلاسهایی به عنوان تبلیغات و آموزش رایگان برگزار کنید و محصول مورد نظر خود را معرفی کنید .

مثلا چگونه با استفاده از محصولات شما پوستشان  را شاداب نگه دارند ؟

۳-کارگاه هایی را برگزار کنید :

با برگزاری کارگاه می توانید مثل بالا تبلیغ و آموزش دهید و همچنین می توانید در نقاط مختلف مشتریان بیشتری را پیدا کنید.

۴-محصول خود را به عنوان هدیه در کنار یک خرید دیگر به مشتری ارائه دهید .

اگر محصول شما تی شرت است که ۲۵ هزار تومان است در قبال هر ۵۰٫۰۰۰ از آن محصول به مشتری تخفیف یا جایزه ای ارائه دهید .

۵-دقت کنید توجه مشتری را به خودتان جلب کنید :

سعی کنید با متن های تبلیغاتی مثل : یکی بخر دوتا ببر یا یکبار بخرید همیشه استفاده کنید مشتریان خودتان را جذب کنید و آنها را تشویق به خرید کنید .

۶- بر روی روابط انسانی تاکید کنید :

بسیاری از مشتریان حاضرند محصولاتی را از اشخاصی که به آنها اعتماد دارند و یا آنها را می شناسند خرید کنند سعی کنید در نوع روابط انسانی و اجتماعی خودتان کار کنید تا بتوانید اعتماد افرار اطرافتان را جلب کنید .

۷-از تکنیک جایگزنی استفاده کنید :

ما باید به مشتری حق انتخاب دهیم و در صورتی که مردد است و بیشتر از یک گزینه انتخاب دارد باید از او بپرسید که کدامش را دوست داری ؟ تمامی آدم ها خوششان می آید که چند گزینه خوب برای انتخاب داشته باشند .

۸-با تکنیک مراقبت ، مراقب مشتری باشید !

مشتری باید احساس کند که اگر هم دارد اشتباه می کند شما مراقب همه شرایط هستید و او تنها نیست . این حس بهترین حسی است که به مشتری خود ارائه می دهید و با این کار ارزش کاری ، شخصیت و اطمینان سازی را بالا می برید و در ذهن مشتری تا خرید های بعدی  باقی خواهید ماند .

۹-از تکنیک اجازه استفاده کنید :

ما انسان ها دوست داریم از ما در هر زمینه ای اجازه بگیرند  ، پس مشتری خودتان را مجبور نکنید و طوری صحبت کنید که گزینه انتخاب برایش فعال باشد .

چگونه فروش خود را با  استفاده از کلمات افزایش دهیم ؟

از عبارات ساده و احساسی که مشتریان را تحریک می کند استفاده کنید .  زیرا باعث می شود که آنها تحت تاثیر احساساتشان تصمیم به  خرید بگیرند و شما می توانید از این عوامل به عنوان فروش موفق استفاده کنید .

با تشکر از توجه شما امیدواریم از مقاله راه های افزایش فروش لذت برده باشید . 

نویسنده : عباس حبیبی – ماهان تیموری

دانلود PDF این مقاله 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

دانلود فایل مقاله راه های افزایش فروش

تیم آموزشی ماهان تیموری

ارائه دهنده آموزشهای : کسب و کار ، کارآفرینی ، کسب و کار اینترنتی

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

نکات مهم افزایش بهره وری و مدیریت زمان در بازاریابی 

افزایش بهره وری و مدیریت زمان اگر شما در طول روز با مشکلات کمبود وقت مواجه می شوید یا اگر در طول روز وقت زیادی برای کارهای برنامه ریزی نشده یا تماس های ناخواسته صرف می کنید که ارزشی برای شما ندارند ادامه مقاله را بخوانید …

 

نکته ۱: صبح ها زود تر ازخواب بیدار شوید . 

لورا وندرکام یکی از نویسندگان حوزه افزایش بهره وری و مدیریت زمان می گوید :  بعضی عوامل باعث شده تا صبح زمان خوبی برای به انجام رسیدن برخی کارها باشد .

اگر در حال تلاش هستید که یک کار فوری یا یک پروژه را به پایان برسانید ، باید بدانید که در ابتدای صبح انرژی بسیار بیشتری نسبت به زمان های دیگر روز برای انجام آن کار در اختیار دارید .

از دیگر مزایای زود بیدار شدن ، توانایی انجام کارهای بیشتر در طول روز است و بسیاری از اوقات که کارتان تا نمیه شب طول کشیده است را در قبل از غروب آفتاب انجام دهید و از باقی مانده وقت خود لذت ببرید .

 

نکته ۲ : با قاطعیت کارهایتان را اولویت بندی کنید .

با عرض پوزش تصویر به درستی بارگزاری نشد .

 

 برنامه دقیق از کارهایی که باید در طول روز را انجام دهید بنویسید . برای اینکه بدانید چه زمانی چه کاری را باید انجام دهید کاملا ضروری است .گلیکمن متخصص مدیریت زمان می گوید :بسیاری از مردم برنامه واضح و روشنی  برای کارهایی که می خواهند انجام دهند ندارند .

او گاهی از افراد می پرسد :که با خود فکر کنند که کجا هستند ؟ کجا می خواهند بروند ؟ و چگونه  می توانند بروند ؟   او توضیح می دهد که : تنها چیزی که به ما کمک می کند اولویت بندی است و باعث می شود بدانیم مهمترین کاری که باید انجام دهیم چیست ؟ زیرا این کار باعث می شود با تمام قدرت روی کارهایمان متمرکز شویم .

اولویت بندی منحصرا به برخی موارد نیست ، باید سعی کنید تمامی مراحل فعالیت های روزانه ی خودتان را بر اساس اولویت زمانبندی شوند تا به نتیجه دلخواه دست یافت . گلیک من توصیه می کند اگر می خواهید از درست ترین مسیر خارج نشوید زمان را مدیریت یا زمانبندی کنید .

نکته سوم :بیش از حد برنامه ریزی نکنید !

 

اگر که در طول روز مرتب در حال برنامه ریزی انجام کارها هستید و از کاری به سراغ کار دیگر می روید اصلا نگران نباشید ! شما تنها نیستید درصد زیاد از افراد در جامعه به این عادت مبتلا هستند .

وندرکام می گوید : بسیاری از مردم آماده ی انجام دادن کاری هستند اما واقعا آن کار را انجام نمی دهند که به آن متا ورک می گویند .

با اینکه افرادی که دارای زمانبندی یا لیست کارهای روزانه و هفتگی هستند عملکرد بهتری دارند اما بعضی از آنها وقت زیادی را صرف تغییر اولویت ها تغییر زمانبندی ها و موارد این چنینی می کنند بدون اینکه هیچ یک از موارد مهم را انجام دهند .

خانم وندرکام پیشنهادی دارد که تعداد کارهای مهم روزانه خود را به ۳ الی ۶ مورد محدود کنید .این کار باعث می شود تا وقت زیاد را برای زمانبندی لیست نکنید . بلکه به برنامه شما امکان انعطاف پذیری بیشتری را می دهد .

 

نکته چهارم : خیلی دقیق و شلوغ برنامه ریزی نکنید !

اگر تک تک دقایق روز را برنامه ریزی کنید ، برای شما مدیریت کردن برنامه های ناخواسته سخت خواهد شد . بسیاری از کارها بدون برنامه ریزی قبلی اتفاق می افتد . باید وقت کافی برای سروسامان دادن و جمع و جور کردن آنها را داشته باشید .

خانم وندرکام می گویند:داشتن وقت خالی بیشتر بر روی تقویم بهتر است . محدود کردن کارهای مهم لیست باعث می شود تا شما به کارهای پیش بینی نشده را راحت تر مرتب کنید .

 

نکته پنجم :به انرژی خود توجه کنید . 

شما زمانی می توانید کارهای روزانه خودتان را بخوبی  انجام دهید که به میزان کافی انرژی داشته باشید و شاداب باشید .در زمان هایی که انرژی کافی ندارید نمی توانید کارهای خوبی را انجام دهید .
یک پیاده روی سریع در هنگام خستگی می تواند انرژی شما را برای انجام کارهای مختلف افزایش دهد .

 

 

به زمان های خستگی خود توجه کنید

 

الگوهای خستگی و زمان هایی که بهره وری پایینی دارید را شناسایی کنید .چه زمان هایی ؟ چه مکان هایی ؟ چه رویدادهایی ؟ چه افرادی ؟چه نوشیدنی باعث کاهش بهره وری شما می شود ؟

مثلا : ساعت ۱۲ تا ۳ امکان دارد اوج خستگی شما باشد . با این عوامل شما می توانید برنامه موثری داشته باشید و یادتان باشد کارهای خود را در این ساعات قرار ندهید و سعی کنید با شناسایی الگوها عوامل کاهش راندمان را شناسایی کنید .

 

نکته ششم : نه گفتن را یاد بگیرید .

آقای گلیک من برای نه گفتن یک ترفند دارد ، او در هنگام تصمیم گیری با خودش یادآوری می کند که اگر به مسئولیت های جدید بله بگوید قطعا باید به چیزهای دیگری نه بگوید به فرض مثال وقتی مسئولیت جدیدی را قبول می کند باید وقت کمتری با دخترش بگذراند . شما باید ارزش چیزهایی را که به دست می آورید را با ارزش چیزهایی که از دست می دهید مقایسه کنید .

 

 

نکته هفتم : از خودتان بپرسید برای چه چیزی میخواهم بیشتر وقت بگذارم ، نه چه چیز کمتر ! 

خانم وندرکام می گوید :افراد بسیاری از من می پرسند چطور برای بعضی کارها وقت کمتری صرف کنم ؟ در پاسخ ما باید بدانیم که چگونه زمان ذخیره شده را صرف انجام مهم ترین کاری که می خواهیم انجام دهیم نماییم . او می گوید من فکر می کنم این واقعا در مورد اینست که زمانتان را با چیزی که می خواهید به آن برسید پر کنید .

 با تشکر از توجه شما امیدواریم از مقاله نکات مهم افزایش بهره وری و مدیریت زمان لذت برده باشید

نویسنده : ماهان تیموری- عباس حبیبی

دانلود PDF مقاله 

با عرض پوزش تصویر فایل دانلود درست بارگذاری نشده است

افزایش بهره وری و مدیریت زمان

تیم آموزشی ماهان تیموری

ارائه دهنده آموزشهای : کسب و کار ، کارآفرینی ، کسب و کار اینترنتی

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

در مدیریت دموکراتیک مدیر به کارکنان اجازه می دهد در تصمیم گیری ها شرکت کنند، در نتیجه تصمیمات سازمان بر اساس نظر اکثریت آرا خواهد بود.

البته این بدان معنا نیس که همه افراد حق اظهار نظر و رای دادن دارند.

 مزایای مدیریت دموکراتیک

 

ایجاد فرصت تصمیم گیری برای کارکنان می باشد.این مزیت به مدیر امکان می دهد که مسائل را از زوایای مختلف بسنجد.

 

وقتی ایده های زیادی مطرح می شود باعث ایجاد خلاقیت شده، و نوآوری در سازمان به وجود می آید.

 

وقتی موسسه از چنین روندی استفاده می کنند کارکنان احساس می کنند که به راستی آنها در تصمیم گیری ها شرکت می کنند.
این باعث می شود که با تمام وجود برای شرکت مایه گذاشته و حتی جان خود را نیز فدا کنند.

 

مدیریت دولتی باعث می شود سازمان از مدیریت سالاری کلاسیک فاصله گرفته 
این امر موجب می شود مدیران سطح بالا سیاست بی طرفی به خود نگیرند و با مشارکت در تصمیم گیری ها خود را متعهد به سازمان کنند.

 

معایب مدیریت دموکراتیک

البته امروزه کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که این کار روند سرعت پیشرفت سازمان را پایین می آورد،

و سرعت عمل لازم در پاسخگویی به بحران را ندارد.

 

همچنین ممکن است بعضی از کارکنان از این عمل سو برداشت کرده و پای خود را از گلیم خود درازتر نمایند.

که اگر مدیریتی باتجربه در سازمان وجود نداشته باشد موجب می شود سلسله مراتب سازمانی با مشکل مواجه شود.

امروزه شهروندان انتظار خدمات و محصولات با کیفیت تری را دارند.

 بنابراین سازمان ها با رویکرد به این نوع از مدیریت به شهروندان و ذینفعان این امکان را می دهد تا آن ها بتوانند در موضوعات عمومی مشارکت داشته باشند و در نهایت انتظار سازمان ها و پرسنل تغییر می کند.

این سبک زمانی کارآمد است که همه افراد به صورت گروهی کار کنند.

ولی اگر کارکنان همسو و هم فکر نباشند و وقت کافی برای جلسات نباشد و یا انگیزه رقابتی وجود نداشته باشد،

این سبک کارایی لازم را نخواهد داشت.

گروه آموزشی ماهان تیموری
ارائه دهنده آموزش های کسب و کار ، کارآفرینی ، بازاریابی شبکه ای

 

برای دانلود PDF مقاله روی لینک زیر کلیک نمایید

 

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

مدیریت تکنولوژی

در: مدیریت | در تاریخ: ۳۰ مهر ۹۵

بیش از آنکه بخواهیم مدیریت تکنولوژی را تعریف کنیم ابتدا باید با تعریفی از خود واژه تکنولوژی آشنا شویم.

تکنولوژی استفاده عملی از دانش و مهارت برای ساخت ابزار و ماشین آلات جدید می باشد. همچنین از آن به عنوان ابزاری در دست بشر برای تسلط بر محیط اطلاق می شود.

صاحب نظران مدیریت دریافتند که تکنولوژی یکی از عناصر مهم در تعریف تجارت و بازرگانی رقابتی می باشد.

در واقع تکنولوژی یک عامل رقابتی بسیار مهم برای کشورها در سطح کلان است.

مدیریت تکنولوژی که ساختار آن برگرفته از مدیریت تحقیق و توسعه است در ادبیات مدیریت، مسائلی چون ارزیابی پروژه، توسعه و پیش بینی تکنولوژی را شامل می شود.

اما تاکید اصلی آن روی دارایی های تکنولوژک سازمان می باشد.

مدیریت تکنولوژی با پیوند بین اصول مهندسی و علم مدیریت به منظور دست یابی به اهداف استراتژیک سازمان به برنامه ریزی و اجرای قابلیت های تکنولوژی می پردازد.

این تعاریف از مدیریت تکنولوژی دربرگیرنده خلق تکنولوژی های جدید، استفاده کارا از تکنولوژی های موجود، همچنین سازگاری با تغییرات تکنولوژیک در افراد و سازمان ها و حتی جامعه می باشد.

چارچوب کاری مدیریت تکنولوژی

•    شناسایی تکنولوژی هایی که برای سازمان حائز اهمیت است
•    انتخاب تکنولوژی مناسب
•    خرید تکنولوژی انتخاب شده
•    بهره برداری از تکنولوژی برای خلق سود
•    محافظت از دانش و تجربه به کار رفته

مدیریت تکنولوژی دارای ابعاد ملی، سازمانی و فردی است. در سطح ملی یا دولتی، مدیریت تکنولوژی به شکل گیری سیاست های عمومی کمک میکند. در سطح بنگاه به ایجاد و تثبیت بنگاه های رقابت پذیر می انجامد. و در سطح فرد به ارتقاء ارزش فرد در جامعه کمک می کند.

مدیرت تکنولوژی در سطح بنگاه

در این نوع مدیریت اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاه مدت  توجه دارند و به مقولات استراتژیک بی توجه هستند. این کوته بینی  موجب شده است که تأثیرات اقدامات امروز خود را بر آینده‌‌ی سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژی با تأکید بر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک می‌کند. مدیریت تکنولوژی، مدیران را در تلاش هایشان برای بهبود بهره وری، افزایش اثربخشی، و تقویت جایگاه رقابتی بنگاه هدایت می‌کند.

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی بیشتر بر نقش سیاست های عمومی در پیشبرد علم و تکنولوژی متمرکز است و تأثیرات کلی تکنولوژی بر جامعه  و به ویژه نقش آن در توسعه‌ی اقتصادی پایدار، را مورد بحث قرار می دهد.

مدیریت تکنولوژی در سطح ملی مقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهای آموزشی آنان در ارتباط با تکنولوژی، تأثیر تکنولوژی بر سلامتی و ایمنی، و پیامدهای زیست محیطی تکنولوژی را در بر می گیرد.

از جمله  سیاست های پشتیبان مدیریت تکنولوژی

•    نقش فعال حاکمیت در تشویق تکنولوژی 
•    بسط تسهیلات لازم برای ترویج و توسعه تکنولوژی   
•    پیش بینی تمهیدات لازم برای جذب تکنولوژی و کاربرد سریع ابداعات و نوآوری ها
•    اییجاد محیطی که پذیرای اندیشه های نو باشد
•    ایجاد پیوندی ضروری مابین مدیریت تکنولوژی با مدیریت تجاری و بازار

  هدف اصلى مدیریت تکنولوژى آن است که با شناخت صحیح ماهیت تحولات فنى، بالاخص در حوزه تکنولوژی های پیشرفته تلاش نماید تحولات را به گونه ای  ساماندهى نماید که نه تنها شرکت ها و بنگاه های  مختلف بتوانند با اطمینان به تکنولوژی های  خود اتکا نمایند، بلکه با فرصت طلبی، زمینه‌ موفقیت آنها را در عرصه رقابت جهانى نیز فراهم شود.

  • مهسا فرازمند
  • ۰
  • ۰

 تعریف مدیریت بازاریابی

 

مدیریت بازاریابی به عنوان تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا و کنترل برنامه هایی تعریف می شود که برای نیل به اهداف سازمانی تهیه می گردد؛ برنامه هایی با هدف ایجاد و حفظ مبادلات نافع با خریداران(کاتلر، ۴۴،۱۳۸۳).

 

به عبارت کامل تر مدیریت بازاریابی فرآیند کاملی از برنامه ریزی، سازماندهی، تأمین پرسنل، هدایت و رهبری مجموعه فعالیتهای پژوهشی در مورد بازار و محیط بازاریابی، نیازهای مشتریان، تولید کالاهای دارای پتانسیل فروش و سعی در پیشبرد فروش آنها از طریق ایجاد تنوع و تغییرات در زمان و مکان برای رسیدن با هدف حداکثر کردن سود و تسلط بر بازار، از طریق بکاربستن استراتژی های هفتگانه آمیخته بازاریابی تعریف شده است (کفاش‌پور، ۱۳۷۸، ۸).

تصور عمومی از مدیریت بازاریابی، تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصولات فعلی شرکت می باشد، اما این نوع نگاه بسیار محدود است.

در هر مقطع زمانی، یک شرکت ممکن است یا با فقدان تقاضا یا تقاضای کافی بی قاعده و غیرمعقول و یا تقاضای زیاد از حد روبرو باشد و این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راه حل های لازم برای روبرو شدن با این وضعیت‌ را بیابد.

 

وظیفه مدیریت بازاریابی نه فقط جستجو برای تقاضا و افزایش آن است، بلکه تغییر و حتی کاهش آن  نیز، بر عهده او است.

بنابراین، برای نیل به اهداف شرکت، مدیریت می کوشد به طریقی که می تواند سطح، زمانبندی و ماهیت تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد. به عبارت ساده، مدیریت بازارایابی، همان مدیریت سطح تقاضا است.

مدیریت بازاریابی وظایف زیر را برعهده دارد

جمع آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و به طور کلی تعیین نیاز مصرف کنندگان مورد نظر.
تعیین هدف های بازاریابی با توجه به نتایج اطلاعات بدست آمده و منابع شرکت.

ترکیب بازاریابی (Mix Marketing) که  عناصر عمده آن عبارتند از محصول، قیمت، کانال های توزیع و فعالیت های  پیشبرد فروش که این عناصر به عنوان فعالیت های قابل کنترل مدیریت بازاریابی می باشند.

 

مدیران بازاریابی باید به این سوالات جواب دهند که چه محصولی، با چه قیمتی تولید و در چه مکانی عرضه نمایند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرف کنندگان برسانند.

در نتیجه مدیریت بازاریابی با توجه به نیاز مصرف کنندگان و منابع سازمان باید کالا یا خدمات موردنیاز مصرف کنندگان را تهیه و عرضه نمایند.

سازماندهی: به منظور اینکه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیت های بازاریابی خود را سازماندهی نماید و نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین نماید و ضمنا جهت پیشبرد فعالیت ها هماهنگی های لازم را داشته باشد.

کنترل و یا نظارت: به منظور اینکه فعالیت ها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت بازاریابی باید در مقاطع زمانی مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجدید نظر در برنامه اقدام نماید.

علاوه بر وظایف مذکور، ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده نیز جزو وظایف مدیریت بازاریابی می باشد.

مدیریت بازاریابی وظیفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصیات» تقاضا را طوری هماهنگ کند که سازمان بتواند به اهداف خود برسد.

  • مهسا فرازمند